نقد نمايش تولدي بر مرگ (عفو و گذشت حلقه مفقوده در نظام اجتماعي و سياسي کشور)

وحيد کاظم زاده قاضي جهاني

دختري بنام باران به همراه پدربزرگش درحال آماده شدن براي جشن تولدش است که با آمدن مهماني ناخوانده، رازي برملا شده، همه چيز تغيير مي کند..

زماني که مي گوئيم تئاتر آئينه زمان خويش است حرفي به گزاف نگفته ايم که مصداق بارز و نمود عيني آن را مي توان در نمايش تولدي بر مرگ مشاهده نمود.

تولدي بر مرگ با مسائل، مشکلات و معضلات روز جامعه حرکت کرده و چالش ها و مشکلات بخش بزرگي از جامعه در حيطه مسائل کيفري قضايي را به صحنه مي کشد معضلي که نه تنها در اين بخش وجود دارد بلکه همه نظام اجتماعي و حتي نظام سياسي کشورمان را نيز دربرگرفته و آن را به چالش کشيده است.

افزايش ورود تعداد پرونده در مراحل مختلف به دستگاه قضايي در سال ۹۳ از حدود ۱۰ ميليون و ۸۶۶ هزار پرونده به ۱۵ ميليون و ۳۰۰ هزار پرونده در سال ۹۵ طبق داده هاي مرکز آمار و فناوري اطلاعات قوه‌ قضاييه نشان دهنده اينست که در گذر زمان نه تنها از حجم بزهکاري ها کاسته نمي شود بلکه بر حجم آن افزوده مي شود و شاهدي بر اين مدعاست که مردم هر گونه اختلاف و دعاوي حقوقي و کيفري را به مراجع قضايي مي کشانند.

وقتي تصادفي ميان دو خودرو رخ مي دهد راننده هر دو خودرو با اينکه مي‌دانند کارشناسان راهنمايي و رانندگي با دلايل قوي مي‌توانند حق را به حق دار بدهند و يا اينکه هر دو داراي بيمه هستند و هزينه‌اي نخواهند پرداخت، باز هم با چوب و چماق به جان هم مي‌افتند و يا صدها، هزاران و ميليون‌‌ها دعوا که همه ساله در کشور ما رخ مي‌دهد دعواهايي که به دليل افزايش جمعيت، مشکلات جديد و همسطح با پيشرفت تکنولوژي و… همه ساله بر تعداد آنها نيز افزوده مي‌شود و عليرغم تلاش‌هاي وسيع دستگاههاي قضايي، قانونگذاري و اجرايي، هنوز راه حلي براي کاهش آنها ديده نشده است.

حجم انبوه طلاق،‌دعواي زوجين،‌کلاهبرداري، سرقت، خيانت در امانت، صدور چک بلامحل و به ويژه مصرف و قاچاق مواد مخدر در کنار ضعف بنيان‌هاي اخلاقي، اجتماعي و به ويژه خانوادگي، تضعيف تعاملات اجتماعي، فاصله نسل‌ها در کانون‌ خانواده، سياست‌زدگي مسئولان و نزاع‌هاي سياسي و حزبي همه و همه از اينگونه هستند.

بايد اين مطلب در جامعه فرهنگ شود که هر اختلافي را در سطح جامعه دادگاهي نکنيم دادگاه بايستي به عنوان آخرين مرحله در اختلافات و دعاوي مطرح شود و تلاش کنيم فرهنگ «عفو و گذشت» و «صلح و سازش» را در جامعه زنده نمائيم و به مردم بگوئيم قرار نيست براي حل و فصل هر دعوايي به دادگاه مراجعه کنند.

از آنچه گفته شد و در متن نمايش نامه «تولدي بر مرگ» بدان اشاره شده است اينطور مي توان نتيجه گرفت که «عفو و گذشت» مقوله اي است که متاسفانه در جامعه اسلامي مان به فراموشي سپرده شده و اين حلقه از زنجيره جامعه اسلامي ما مفقود شده و مشکلات اجتماعی ، اخلاقي و سياسي فراواني را به بار آورده است لذا بايستي تلاش کنيم اين حلقه به جاي کينه‌توزي، خصومت، نفرت، تهمت و افترا که متاسفانه به غلط در جامعه نهادينه و ارزشمند تلقي شده است، جايگزين شود و همچنين در پرونده هايي از قصاص و ديه که شبهه غيرعمدي بودن و گاه به رغم وجود شواهد ظاهري امر ، متهم بزه را بر گردن نمي گيرد در ميان باشد که اثبات آن ممکن است به سالها وقت نياز داشته باشد سنت عفو و گذشت حاکم گردد تا براساس داستان نمايش « تولدي بر مرگ» موجب پشيماني از اجراي حکم قصاص نشود.

بايد بگوييم كمبود محبت ، عفو و گذشت از حلقه هاي مفقوده اي است که نظام سياسي کشورمان را نيز در بر گرفته و متاسفانه احزاب و گروه هاي سياسي داخل کشور را به جان هم انداخته است در صورتي كه اگر محبت و گذشت حاكم باشد؛ قطعاً بسياري از بگومگوهاي داخلي اتفاق نمي افتد و آرامش بر جامعه حاکم مي گردد.

از نظر روانشناختي نيز بيشتر وقت‌ها بخشش و گذشت به خود شخص هم فايده مي‌رساند چرا که احساس رضايت از شاد کردن ديگران به آرامش خود شخص منتهي خواهد شد و بايد گفت عفو و گذشت پايه بيداري معنوي است و چنانچه به غلط مصطلح شده عفو، نشان ضعف نيست و در روايات و آيات مختلفي مسلمانان را به عفو و صفح در برخورد با مخالفان فرمان داده است « فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا (آيه ۱۰۹ / بقره) عفو كنيد و درگذريد» بدين مفهوم که عفو بخشيدنِ خلاف و صَفح ناديده گرفتنِ خلاف است.

عفو و صفح و برخورد محبت‌آميز با مخالفان يکي از والاترين آموزه‌هاي اخلاقي و انساني اسلام به‌شمار مي‌رود. شکل‌گيري جامعه منسجم، استوار و قدرتمند در گرو آن است که افراد آن، انديشه‌ها و سليقه‌هاي مختلف را تحمّل و از کنار برخوردهاي غيرمنطقي و نسنجيده، با بزرگواري درگذرند و با اين روش اختلاف‌هاي بيروني و کينه‌هاي دروني را به وفاق و محبت مبدّل سازند از اين‌ رو، بردباري و صبوري پيامبر بزرگ اسلام و ائمه اطهار و توده مسلمانان در طول تاريخ، يکي از مهم‌ترين عوامل گسترش اسلام و جذب مردم به‌سوي دينداري بوده است.

علي ايحالاً مرضيه محمدزاده با بکار گرفتن اثر و نوشته آقاي محمد ناظمي با طراحي صحنه مناسب وکاربردي و با طراحي ميزان و حرکات برابر با خواست مفاهيم متن با حضور بزرگاني همچون استاد ناصر هاشمي و استاد هادي افتخارزاده و تينا عبدي از بزرگان تئاتر آذربايجان توانسته عمق اين حلقه مفقوده را به مخاطبان انتقال دهد به گونه اي که آدم ها را در شرايط عفو يا قصاص قرار مي دهد.

بازيگران مجموعه نيز همگي با بازي هاي خوب که با طراحي صحنه و حرکت وميزان همسو است توانسته اند مفهوم و معناي اين حلقه مفقوده را به صحنه بکشند.

بايد گفت نمايش «تولدي بر مرگ» همان طور که از اسمش پيداست تلويحاً مي گويد زماني مردم در زندگي شان آرامش دارند که در انتخاب گذشت و قصاص، عفو را برگزينند.

درنهايت بايد گفت شاهد نمايشي تاثيرگذار و قابل قبولي از مجموعه عوامل نمايش تولدي بر مرگ بوديم . به محمد ناظمي نويسنده و مرضيه محمدزاده کارگردان نمايش و بازيگران فهیم آن که به درک خوبي از نقش هايشان رسيده بودند خسته نباشيد مي گويم.

شايسته است مسئولين دستگاه قضايي، امور زندان ها، ستاد ديه، کميته امداد و بالاخره مديران هنرهاي نمايشي استان علاوه بر حمايت کافي از اينگونه اجراها شرايطي را فراهم آورند که اين نمايش در گستره وسيعي از شهر به روي صحنه برود . تا مخاطبان بيشتري را جلب کرده و طيف بيشتري از جامعه شاهد اين نمايش درخور باشند. در انتها ديدن نمايش «تولدي بر مرگ» را به همگان توصيه مي نمايم.




دیدگاهتان را بنویسید