کوشک جلالی:بودجه تئاتر خنده دار است/ هنرمند باید با خیال آسوده کار کند

کوشک جلالی در نشست مطبوعاتی تئاتر «سیستم گرون هلم»:

این کار اسپانیایی بوده و در سال ۲۰۰۳ نوشته شده است که به بزرگترین مشکلات جامعه پرداخته است، در این نمایش به صورت بی‌رحمانه ماسک صورت انسان‌ها دریده شده و باطن آ‌ن‌ها آشکار می‌شود، به صورتی دیگر کالبد شکافی جامعه‌ی معاصر ماست، در این نمایش نیز موضوعات سنگین و تلخ را با زبان طنز بیان می‌کنم.

به گزارش تبریزآرت به نقل از ایسنا،   این کارگردان که در اروپا به ویژه کشور آلمان هم شناخته شده است به عنوان مترجم دراماتورژ و کارگردان، با بازیگران مطرح همچون کامیار شکیبایی، سویل شیرگیر، فرید ادهمی و حامد منافی نمایش سیستم گرون هلم را روی صحنه می برد.

جلالی با بیان این‌که سختی های زیادی بر سر راه تولید یک اثر هنری در ایران وجود دارد، می‌گوید: بارها متذکرشدم روی صحنه بردن یک کار نیازمند معجزه است و شرایط به اندازه ای سخت شده که نقش کار و برنامه‌ریزی کمرنگ و در عوض تأثیر معجزه بیشتر شده است، با این وضع به جایی می‌رسیم که احساس می کنم شاید این آخرین کار باشد! البته هر بار علاقه و عشق بچه‌های گروه و تماشاگران باعث عبور از مشکلات ریز و درشت می‌شود.

وی در پاسخ به این سئوال که مشکلات بر سر راه تولید یک نمایش چه چیزی است؟ بیان می‌کند: آموخته ام کمی دست به عصا پیش روم و دوست ندارم چند روز مانده به اجرا دچار تنش و حواشی شوم.

کارگردان نمایش سیستم گرون هلم در خصوص متن این نمایش، اظهار می‌کند: این نمایش اسپانیایی بوده و در سال ۲۰۰۳ نوشته شده است که به بزرگترین مشکلات جامعه پرداخته است، در این نمایش به صورت بی‌رحمانه ماسک صورت انسان‌ها دریده شده و باطن آ‌ن‌ها آشکار می‌شود، به صورتی کالبد شکافی جامعه‌ی معاصر ماست،  در این نمایش نیز موضوعات سنگین و تلخ را با زبان طنز بیان می‌کنم.

او در پاسخ به این‌که چرا کار اصیل ایرانی اجرا نمی‌کنید؟ می گوید: نمایش رستم و سهراب را در آلمان به صورت موزیکال اجرا کرده‌ام و تا جایی که از دستم بر می‌آید در این عرصه هم تلاش کرده و در گیلان نمایش «رعنا» را بعد از تحقیق فراوان تولید کردم.

کوشک جلالی افزود: در آلمان بنیادهایی وجود داشته که با هزینه‌ی کلان از نویسندگان و کارگردانان درخواست می‌کنند تا در خصوص فلان موضوع ملی تحقیق کرده و سپس اثر را تولید و در یک سالن بزرگ به صحنه ببرند.

این کارگردان در واکنش به کسانی که او را “استاد” خطاب می‌کنند، می‌گوید: از  این واژه‌ی بیزارم، استاد به کسی که همه چیز را می‌داند خطاب می‌شود، اما من مدام در حالی یادگیری هستم و بر این اعتقاد که حتی از عوامل صحنه و کسانی که برای اولین بار تئاتر کار می‌کنند هم می توان چیزهایی یاد گرفت.

او در پاسخ به سئوالی که از او خواسته بود تئاتر آلمان، تهران و تبریز را مقایسه کند، اظهار می‌کند:  فاصله‌ی تئاتر آلمان و ایران از نظر امکانات فاصله‌ی نوری و فاصله‌ی تهران با شهرستان‌ها هم خیلی زیاد است. البته باتوجه به همجواری تبریز با اروپا، این شهر زودتر با تئاتر آشنا شده و از نظر استعداد نیز شرایط بسیار خوبی دارد.

کوشک جلالی می گوید:  آموزش در تمامی زمینه‌ها می‌تواند در جامعه‌ی ایران تغییر اساسی دهد و بنده در نمایش‌ها دانسته‌هایم را آموزش می‌دهم.

او در خصوص مقایسه سینما و تئاتر، می‌گوید: سینمای ایران از معدود سینماهای دنیاست که کلکسیون جوایز آن تکمیل است، ولی در تئاتر خیلی فاصله داریم و این کارها تنها یک جرقه بوده و به جریان تبدیل نشده . یکی از دلایل رشد سینما، بالا بودن سواد سینمایی مردم به دلیل تماشای آخرین فیلم‌های سینمای دنیاست و از طرفی کارگردانان ایرانی هم با تماشای فیلم‌ها با آخرین سطح سینمای دنیا آشنا می‌شوند.

کوشک جلالی ادامه می‌دهد: دیدن یک تئاتر به کارگردان برای ساخت اثر جدید ایده می‌دهد ولی از آن جایی که تئاتر باید زنده باشد و نفس تماشاگر به بازیگر بخورد، نمایش‌های روز دنیا دیده نمی‌شوند.

او در رابطه با آموزش آکادمیک تئاتر در ایران، می گوید: این‌که می‌گوییم «فلانی لیسانس بازیگری دارد» در فرهنگ کشور آلمان یک جوک به شمار می‌رود، انگار می‌گوییم فلان بازیکن لیسانس هافبک چپ و یا دکترای دروازه‌بانی دارد! در دنیا مدارس عملی تئاتر وجود داشته که روزانه حدود ۹ ساعت آموزش‌هایی نظیر فن بیان، شمشیر بازی، رقص و … به هنرجویان ارایه می‌دهند. ایران شرایط چطور است؟ کدام کارگردان درجه یک تئاتر در دانشگاه تدریس می‌کند؟ تمامی آموزش‌ها تئوری است.

این کارگردان تئاتر می‌گوید: سخت افزارهای لازم برای ساخت تئاتر گردن گلفت را در اختیار نداریم و بودجه‌ی تئاتر ایران خنده‌دار است در آلمان طراح صحنه، بازیگری، کارگردانی و … شغل بوده و هنرمند ماهانه از دولت حقوق دریافت می‌کند، اما در ایران شرایط چگونه است؟ شغلی به نام بازیگری داریم؟ هنرمند باید با خیال آسوده کار کند، ولی اینجا همه با کارگردان سر مسائل مالی مشکل داشته و مدام از «چک» حرف می‌زنند.

او با انتقاد از نبود امکانات، می‌گوید: باتوجه به کمبود سالن مجبور هستیم هر شب دکور را برداریم، مسئولان فرهنگی کشور کجا هستند؟ وقتی سر تمرین سالن را از من می‌گیرند، انگار با سر نیزه به مخ من می‌زنند، روز پنج شنبه اجرا داریم اما سالن در اختیارمان نیست.

 علیرضا کوشک جلالی متولّد اول فروردین سال ۱۳۳۷ در شهر تهران است. وی عضو کانون کارگردانان آلمان و ایران است که در سال ۱۳۹۳ از طرف وزارت ارشاد، مدرک درجه یک هنری را دریافت نمود.



محمدامین دوازده سالی مشغول عکاسی بوده. او علاقه‌ی زیادی به ادبیات و موسیقی دارد.


دیدگاهتان را بنویسید