خانههای تاریخی، میراث معماری هر شهر است اما در کنار حفاظت از ویژگیهای معماری، تعریف کاربری متناسب با شانیت تاریخی و فرهنگی این بناها نیز بسیار حائز اهمیت است. خانه تاریخی امیرکبیر، به طور بالقوه میتواند یک فرهنگسرا یا هنرسرا باشد.
۱۷۰ سال پیش در چنین روزی، با صدور حکم صدارت میرزاتقیخان امیرکبیر، یکی از نقاط عطف تاریخ ایران شکل گرفت؛ نام امیرکبیر در تاریخ معاصر با درایت، خدمت، مبارزه با فساد، توسعه علمی و فرهنگی و نهایتاً شهادت غریبانه در فین کاشان گرهخورده، با این حال، میراث تاریخی این صدراعظم لایق در تبریز حال و روز خوشی ندارد.
میرزاتقیخان امیرکبیر، از رجال شاخص قاجار بود و دومین مَسند حکومتی را در دست داشت، اما به سبب روحیه سادهزیستی و پرهیز از تشریفات حکومتی، برخلاف سایر شاهزادگان و حُکّام قاجاری، هیچگاه تمایلی به ساخت عمارتها و کاخهای آنچنانی برای خود نشان نداد. عمده میراثی که از این شخصیت تاریخی بر جای مانده، یکی دارالفنون تهران است و دیگری، خانهای منتسب به دوره پیش از صدارت وی در تبریز.
حکایت غربتِ خانه تاریخی امیرکبیر
خانهای در محله وزیرآباد تبریز که سال های سال، کسی از پیشینه و حتی وجود آن خبر نداشت. گواه این بیخبری صحبت های پیرمرد سپیدمویی است که اصالتاً ساکن همین محله است. از آقای اسدالهی میپرسم چه اطلاعی از خانه امیرکبیر دارید؟ می گوید: اینجا خانه متروکهای در میان یک باغ بود که حدود ۲۰ سال پیش اهل محل به اسم «خانه قدیمی» میشناختند. مدتهای طولانی هیچکس نه به باغ میرفت و نه جرأت نزدیکی به خانه را داشت. بعدها که این خانه را آباد کردند و باغ اطرافش را سامان دادند، مشخص شد که مرحوم امیرکبیر مدتی به اینجا رفت و آمد داشته است.
وی ادامه میدهد: با اینکه خودم اهل همین محله هستم، تا قبل از این کارها نمی دانستم امیرکبیر در دوره جوانی به این خانه رفت و آمد می کرد. البته همین الان هم که ارزش این خانه مشخص شده باز هم فرق چندانی با گذشته ندارد، چون همچنان بعضیها نمیدانند این خانه چیست و چه تاریخی دارد؟ خود من هنوز داخل این خانه را ندیدهام.
از حاج آقا اسدالهی می پرسم، یعنی یکبار هم نشده که بخواهید وارد این خانه بشوید؟ جوابش را قانعکننده مییابم: «خیلی دوست دارم داخلش را ببینم اما خانه حالت خاصی دارد و رودربایستی مانع میشود که با این سنوسال بروم و بگویم میخواهم داخل خانه را ببینم! بقیه مردم هم همینطور هستند.»
مجسمه امیر، چگونه غیب شد؟
چیزی که این پیرمرد اسمش را «رودربایستی» می گذارد، می وان طور دیگری ترجمه کرد: «محدود شدن کاربری عمومی فضاهای تاریخی و فرهنگی» نکتهای که احمد مسجدجامعی، عضو شورای اسلامی شهر تهران در سفر به تبریز از آن به «غربت خانه امیرکبیر» یاد میکند و میگوید: محلات تبریز منشأ اتفاقات مهمی بوده اند، اما بازتابی که باید «خانه تاریخی امیرکبیر» داشته باشد، در این محله دیده نمی شود.
وی اضافه میکند: بازخوردی از اصالت خانه امیرکبیر به چشم نمیخورد. حتی تندیسی هم که در اینجا از امیرکبیر بوده حذف شده است، بدون اینکه جایگزینی برای آن قرار داده شود.
خانه امیرکبیر با مساحت ۳۰۰ مترمربع، سال ۹۲ توسط شهرداری تبریز، تملک و مرمت و مجسمه برنزی ۲/۲ متری از امیرکبیر اثر جعفر نجیبی نیز در مقابل آن نصب شد. مجسمه ای که به یکباره غیب شد، بیآنکه کسی از علت ناپدید شدن و سرنوشت آن خبر داشته باشد.
خطر فضاهای مخروبه پیرامون خانه
مشاهدات حاکی است این اثر تاریخی، با معماری زیبا و فضاهای ارزشمند جانبی در شرایط وخیمی نگهداری میشود. فضای پشتی این خانه در واقع، مجموعه ای از مخروبههاست که میتواند یک نقطه مستعد برای انواع بزه و آسیب باشد. بهعلاوه، کودکانی که در محوطه کناری این خانه بازی می کنند هر آن ممکن است در فراز و نشیب این خرابهها دچار اتفاق شوند.
علاوه بر مشکلات مربوط به فضای جانبی، کاربری محتوایی خانه نیز جای درنگ دارد. کاربری این خانه دو سال پیش توسط شهردار سابق، برون سپاری شده و شهرداری منطقه ۴ تبریز نیز به عنوان مالک خانه تاریخی امیرکبیر، پیشتر تاکید کرده که در کاربرد محتوایی خانه تاریخی امیرکبیر دخالتی ندارد.
امجدی، شهردار منطقه ۴ تبریز همچنین متذکر شده است که شهرداری منطقه ۴ درحذف تندیس امیرکبیر از نمای روبهرویی این خانه، نقشی نداشته است.
وی با بیان اینکه خانهای با چنین قدمت و زیبایی، قطعاً از ظرفیتهای فرهنگی و گردشگری در حوزه منطقه ۴ است، افزود: پیگیر هستیم تا مکان دیگری برای موسسهای که هماکنون این خانه را در اختیار دارد، اختصاص دهیم تا پس از آن علاوه بر ساماندهی فضای پیرامون و فضاسازی لازم، کارکرد خانه امیرکبیر را در خدمت برنامههای عمومی منطقه قرار دهیم.
خانه امیرکبیر، ربطی به امیرکبیر ندارد؟!
دهقان، از متصدیان مرکز پیام منیر-مرکزی که هماکنون این خانه تاریخی را در اختیار دارد- با اشاره به اینکه این خانه، هیچ ارتباطی به امیرکبیر ندارد، میگوید: این خانه در اصل «خانه تاریخی وزیرآباد» است و به اشتباه «خانه امیرکبیر» عنوان شده است.
وی با اشاره به اینکه این خانه هماکنون مرکزی برای پاسخگویی به سوالات شرعی است، تاکید میکند: در صورتی که مکان دیگری برای فعالیت های این مرکز پیشنهاد شود که مورد تائید نیز باشد، این مرکز میتواند فعالیتهای خود را در مکان جدید ادامه دهد.
از دهقان میپرسم، آیا هماکنون امکان بازدید از این خانه تاریخی فراهم است؟ پاسخ میدهد: این خانه دو اتاق دارد و جاذبه خاصی برای بازدید ندارد.
هیچ شکی در اصالت خانه تاریخی امیرکبیر نیست
تردید در اصالت خانه تاریخی امیرکبیر، باعث شد موضوع را از کریم میمنتنژاد، تاریخپژوه تبریزی سراغ بگیرم. میمنتنژاد، متذکر میشود: نکته مهم بحث این است که اگر این خانه مربوط به امیرکبیر نیست، چرا نام محله «وزیرآباد» گذاشته شده است.
وی تصریح میکند: بر اساس یک رسم قدیمی، چهرههای حکومت، در حومه شهرها برای خود باغ هایی داشتند و این خانه به همراه باغ اطرافش جزو مایملک خواهر ناصرالدینمیرزا (همسر امیرکبیر) بوده است؛ در واقع امیرکبی، در سالهای پیش از صدارت گاهی اواقات برای تنفس خاطر، در این باغ و این خانه تاریخی حضور داشته است و هیچ شکی نیز در این موضوع نیست.
تعریف کاربری متناسب فرهنگی، چالش خانههای تاریخی
تبریز اگر چه در دوره قاجار، پایتخت نبوده اما یک مرکز ویژه برای تربیت رجال سیاسی و حکومتی به شمار میرفته است،داز این رو بافت تاریخی این شهر از دیرباز با بناهای زیبای قاجاری شناخته میشد. بناهایی که یکییکی تخریب شده و امروز شمار کمی از آن باقی ماندهاست. از میان بناهای موجود نیز، تعداد انگشتشماری توسط نهادهای متولی، تملک و مرمت شده است.
با این حال، نحوه کاربرد این خانهها، همواره مورد چالش بودهاست. خانههای تاریخی، میراث معماری هر شهر است اما در کنار حفاظت از ویژگیهای معماری، تعریف کاربری متناسب با شأنیت تاریخی و فرهنگی این بناها نیز بسیار حائز اهمیت است. خانه تاریخی امیرکبیر به طور بالقوه میتواند یک فرهنگسرا یا هنرسرا باشد، یا مرکزی برای پژوهشهای تاریخ معاصر، یا موزهای کوچک با کلی ابتکار و خلاقیت.
منبع: فارس