سيد محمد حسين شهريار

حال و روز ما در نگاه شهریار

تمام آسمان را مه سیاه گرفته ، هر روزمان بدتر از روز قبلی می شود. در این اوضاع آشفته ازهم جدا نشوید که طعمه گرگها می شوید.

در آستانه ماه مبارک رمضان وقتي متن بعضی بيانيه ها را مشاهده می کردم که در آن حسن روحاني، ریيس جمهورمحترم در قبال خروج آمريکا از برجام مورد نقد قرار گرفته و از ايشان خواسته شده بود از مردم عذر خواهي کند و بعضی موضع گیری های غیر اخلاقی دیگر که نمی خواهم به آنها اشاره کنم، به ياد بند ۱۲ از منظومة «حيدر بابا»ي مرحوم سيد محمد حسين شهريار افتادم که مي گويد:

حيدر بابا! شيطان بيزي آزدريب
محبّتي اُورَکلردَن قازدِريب
قَرَه گونون سرنِوِشتين يازدِريب
ساليب بيزي بير بيرِنين جانينا
باريشلغي بلشدريب قانينا

يعني : حيدر بابا! شيطان ما را از راه راست به در کرده و دوستي و محبت را از دلهايمان زدوده است. شيطان سرنوشت روزهاي سياه و تاريکي را براي ما رقم زده و ما را حسابي به جان هم انداخته است؛ به طوري که آشتي را به خونِ کينه و کدورت آغشته و امکان هرگونه نزديکي و محبّت را از ما ربوده است.

سيد محمد حسين شهريار

سيد محمد حسين شهريار

متأسفانه حال و روز فضاي سياسي کشورمان امروز مصداق بارز همين واقعيت و حقيقت تلخ است، تا آنجا که ذهن تاريخي نگارنده به ياد دارد، رسم بر اين بوده و هست که وقتي يک کشور و امتي از خارج مورد تهديد قرار مي گرفت همه گروه ها و سليقه ها و افراد و اشخاص، اختلاف هاي داخلي و مقطعي خود را کنار مي گذاشتند و يک پارچه عليه دشمن مشترک و تهديدات خارجي منسجم و متمرکز مي شدند، حتي در هشت سال دفاع مقدس سراغ نداريم که فرماندهان خط مقدم جبهه به جاي جنگ با نيروهاي صدام به اختلافات جناحي و گروهي روي بیاورند و از پشت به يکديگر خنجر بزنند؛ چرا که اين از رسم جوانمردي به دور بود و با عقل و منطق سازگاري نداشت.

حال چگونه است که امروز راه و رسم جوانمردي به فراموشي سپرده شده؟ چرا کسي که در خط مقدم جبهه، سينه سپر کرده و از آبرو و حيثيت خود جهت دفاع از کشور و آرمان هاي انقلاب و مردم هزينه مي کند، به راحتي توسط خودي ها از پشت خنجر مي خورد؟! آيا اين يک فاجعه نگران کننده و شکننده نيست؟ آيا اين بدین معنا نيست که به گفته شهريار، شيطان برتار و پود و جان ما مستولي گشته است؟

جالب است که شهريار در بند سيزدهم از منظومه حيدر بابا به اين پرسش پاسخ مي دهد و ريشه اين موضع گيري هاي غير اخلاقي و پيامدهاي ناگوار آن را موشکافي مي کند و چنين مي سرايد:

گوز ياشينا باخان اولسا، قان آخماز
انسان اولان خنجر بئلينه تاخماز
اما حئييف کور تُوتدُوغِين بُوراخمَاز
بِهِشتميز جهنم اُولماقدادير
ذي حجّه ميز مُحرم اولماقدادير

يعني : هرکس به اشگ و آه بنگرد و اهل درد و رنج باشد، هرگز شر و خون به پا نمي کند؛ کسي که انسان باشد، هرگز به کمرش شمشير نمي بندد؛ اما صد حيف آدمي که کوردل شد و از انسانيت فاصله گرفت، راه کجي را که در پيش گرفته رها نمي کند و به آن اصرار مي ورزد. اگر اين وضع ادامه داشته باشد، شک نيست که بهشت مان در حال جهنم شدن است و ماه ذيحجه مان رو به سوي محرم…

در نگاه نافذ شهريار، ريشه همه اين امور به رشد رذایل اخلاقي در وجود آدمي بر مي گردد که اگر ريشه بدواند، همواره به کارهاي غير متعارف خود اصرار خواهد ورزيد؛ آنگاه ارزش ها در جامعه به ضدّ ارزش ها تبديل گشته و مدينه فاضله ويران شده و در جاي آن شهر شياطين بنيان مي شود.

البته روشن است که اختلاف سليقه ها از همان آغاز پيروزي انقلاب در ميان رجال و شخصيت هاي برجسته ديني و سياسي وجود داشت ولي هر کدام آنها يکديگر را تحمل مي-کردند و هيچ يک جاي ديگري را تنگ نمي نمود اما بايد تأسف خورد از زمانی که جريان انحرافي که سردمداران آن آلوده به رذائل اخلاقي و انحراف فکري بودند، به حاکميت رسيد، اختلاف سليقه ها به کنيه و کدورت و نفاق و دشمني بدل گشت و اين رذایل اخلاقي علاوه بر اجتماع، تا عمق خانواده ها در ميان پدر و پسر و برادر و خواهر نفوذ کرد و ريشه دوانيد. فاجعه مدني و اجتماعي که دشمنان نظام و انقلاب براي ده ها سال آينده براي آن برنامه ريزي داشتند تا اختلاف بيندازند و مانع از کارآمدي نظام شوند، هم اکنون به دست خودمان و در مدت بسيار کوتاه و خيلي راحت انجام يافته، بدون اين که کمترين هزينه اي بدهند.

شاعر شهیر شهریار بعد از هشدار به پیامدهای ناگوار تنش ها و اختلاف ها، راه چاره را در دوستی و محبت و در کنار هم بودن می بیند و چنین می سراید:

حیدر بابا! گویلر بوتون دوماندی
گونلریمیز بیربیریندن یاماندی
بیربیروزدن آیریلمایون آماندی
یاخشیلقی الیمیزدن آلیبلار
یاخشی بیزی یامان گونه سالیبلار

یعنی : حیدر بابا! تمام آسمان را مه سیاه گرفته ، هر روزمان بدتر از روز قبلی می شود. در این اوضاع آشفته ازهم جدا نشوید که طعمه گرگها می شوید.هوا وقتی مه آلود شد گرگ ها نمایان می شود. شیاطین و خناسان، خوبی ها و خوشی ها را از ما گرفتند و چه راحت ما را به روزگار سیاه نشاندند!

ماه مبارک رمضان فرصت بسيار مناسبي است که در رفتار و کردار و گفتار و موضع-گيري هاي غير متعارف خويش تأمل و تجديد نظر کنيم و در واقع از اين فضاي سوء تفاهمات و آلوده به کينه وکدورت ها که ارمغان حاکميت هشت ساله جريان انحرافي براي مردم و کشور ايران بود بيرون بياييم، بايد به مکتب اخلاقي و عرفاني امام و حواريون امام برگرديم و از وسوسه هاي نفساني خود را رها ساخته و به جاي آن حسن نيت، مهر و محبت و ادب و احترام و همراهي و هم افزايي بنشانيم تا راه برای شيطنت شياطين و وسوسه هاي خناسان ببنديم و مورد رحمت و مغفرت خداي سبحان قرار بگيريم. آمین




دیدگاهتان را بنویسید