سازشناسی سازهای زهی: معرفی ساز تار

تبریز آرت | ویکی آرت / معصومه ذاکر

معنی لغوی

فرهنگ معین در تعریف از تار چنین آورده است: ساز ایرانی از ذوات الاوتار و آن دارای پنج سیم است که با زخمه نوازد و بر کاسه آن پوست بره تنبک کشیده شده است.

تار در لغت به معنی رشته و زه می باشد و در آلات موسیقی همان است که به اصطلاح امروز، به آن سیم می گویند. همچنین از لحاظ سازشناسی تار از گروه سازهای زهی مضرابی محسوب می گردد.

تاریخچه

بر طبق یک دیدگاه، ساز تار از زمان فارابی موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته است یعنی حدود سال ۳۰۰ هجری قمری و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به ارتقاع پیدا کرده ‌است. اما این نکته که ابونصر فارابی مخترع تار بوده است سند تاریخی ندارد.

مرحوم روح‌الله خالقی استاد بی بدیل موسیقی ایرانی، در کتاب سرگذشت موسیقی چنکن بیان می کند که در شعری از فرخی سیستانی شاعر سده پنجم هجری قمری، نام تار در کنار غژ و نزهت که دو آلت موسیقی است به کار برده شده است:

 (هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ       هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار).

با مراجعه به اسناد و مدارک مکتوب و آثار گذشتگان در رابطه با پیشینه این ساز به دوران صفوی (سال ۱۰۸۰ هجری) می رسیم چناچه در تصویر مربوط به نقاشی‌های کاخ هشت بهشت اصفهان این ساز مشاهده می‌شود. در دوره صفویه از نوازنده ای به نام استاد “شهسوار چهارتاری” نام برده اند و معروف است که “شیخ حیدر” مخترع چهار تار است. هم چنین گویند شخصی به نام “رضاء الدین شیرازی“، شش تار را اختراع کرده است.

دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شده ‌است نشان دهنده آن است که نواختن این ساز در دوران زندیه در شیراز متداول و مرسوم بوده‌ است. با این همه، نام نوازنده مشخصی از این ساز در منابع دوره زندیه وجود ندارد و این احتمال می باشد که  این ساز در آن دوره نام دیگری داشته ‌است.

 تار از اواسط قرن ۱۸ میلادی از زمان قاجار با شمایل کنونی‌اش یعنی دسته ‌ای بلند متصل به کاسه ‌ای دو تکه (کاسه و نقاره) که از کنده‌ کاری در چوب درخت توت درست شده و لایه نازکی از پوست روی کاسه‌ها کشیده شده است، شناخته شده است. به طورکلی تار در دوره قاجاریه یکی از ارکان موسیقی ایران شده است.

مرتضی حنانه استاد موسیقی ایرانی در کتاب گام های گمشده، تار را ساز ملی ایرانیان معرفی می کند. منحنی و قوس‌هایی که در ساخت تار دیده می‌شود در خوشنویسی، نقاشی، مینیاتور و معماری ایرانی جاری و ساری است و طی سال های متمادی کامل و کامل تر گشته ‌است. آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد موسیقی ایرانی با افزودن سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفته‌ است. تار دارای ۲۸ پرده، یعنی کمتر از سه اکتاو است. آخرین الگوی منحصر به ‌فرد ساخت تار نیز متعلق به سازگر مشهور ایرانی استاد یحیی دوم می ‌باشد چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار در اصطلاح چهار گل طراحی می ‌نموده ‌است.

ویژگی‌های تار

امروزه این ساز به عنوان ساز ملی ایران شناخته شده است و از ابزار مهم در موسیقی ایرانی به شمار میرود.
تقریبا می توان گفت، ردیف موسیقی ایرانی را پس از اجرا با با ساز تار ، برای سازهای دیگر، چون کمانچه، نی و سنتور نیز نوشته و اجرا کرده اند .از استادان بنام این رشته که ردیف موسیقی ایرانی را با این سایز روایت کرده اند می توان از میرزا عبدالله فراهانی و میرزا حسن قلی نام برد .
این سایز از گذشته تا به امروز تغییراتی در جهت رفع ایرادهای اولیه داشته و همینطور طرز نگه داشتن و قرارگیری آن تغییر کرده  است.

طول کلی این ساز حدود ۹۵ سانتی متر است. نوازنده تار ایرانی در حالت نشسته ساز را به صورت افقی روی ران پا قرار می‌دهد، به طوری که دسته تار طرف چپ و کاسه طنینی طرف راست نوازنده قرار گیرد. نوازنده سر انگشت‌های دست چپ را روی دستان‌هایی که در طول دسته تار بسته شده است حرکت می‌دهد و با مضرابی که در دست راست دارد به سیم‌ها زخمه می‌زند. دور دسته، دستان‌ها (پرده‌هائی عمود بر طول آن با فواصل معین) بسته شده، قطر هر دستان در اصوات اصلی دستگاه‌های موسیقی ایرانی، کمی بیشتر از اصوات گذرا و کم اهمیت‌تر این موسیقی است.

کوک سیم ها و محل دستان ها (پرده ها) را در اجرای دستگاه ها و آوازهای موسیقی ملی می توان تغییر داد و لی معمولا فواصل چهارم یا پنجم پایین رونده بین سیم های اصلی حفظ می شوند. گفته شده است که سیم پنجم تار را غلام حسین درویش در دوره قاجار اضافه کرده است که به آن «سیم واخوان» می گویند. خراش یا آرپژ و اکوردهای دو یا سه صدایی در تار قابل اجرا هستند و اجرای نت ها بر روی سیم بم با انگشت شست دست راست نیز ممکن است. تمام حالت های کیفی موسیقی ایرانی، اعم از دوبل نت، تکیه، ریز، تریل، گلیساندوهای عرضی و طولی و غیره بر روی این ساز قابل اجرا هستند. استاد علی نقی وزیری به منظور وسعت بیشتر، دسته تار را تا روی نقاره ادامه دادند و به این ترتیب شش دستان (فاصله یک چهارم دست) بر وسعت آن افزودند. ایشان در نمودار کتاب هایشان تا قبل از نقاره با استفاده از فواصل ربع پرده ۲۹ دستان ارائه داده اند. «پنجه کاری» نوعی نوازندگی در سطح استادان است، به این ترتیب که بدون زخمه زدن با دست چپ بر سیم ها، انگشت دست راست برسیمی ثابت می ماند و انگشت بعدی سیم را به صورت کندن به صدا درمی آورد و به همین ترتیب نغمه هایی ایجاد می شوند. « گرفته » یا در اصطلاح « پیتزیکاتو» به نوعی نوازندگی می گویند که بلافاصله بعد ازآخرین صدا، طنین آن با انگشت یا انگشت های بعدی همان دست گرفته می شود. « پوش » نیز اصطلاحی است که برای نوازندگی بر روی نقاره به منظور ایجاد صدای نرم تر و پخته تر به کار می رود. گاهی نیز ضخمه ای با مضراب زده می شود و در طنین آن انگشت های دست چپ نغمه ای کوتاه می نوازند. صدا دهی تار را با تغییراتی که در اندازه و تراش کاسه و نقاره و دسته و پوست ایجاد می کنند می توان تغییر داد و تارهایی با وسعت و رنگ صدای دیگر ساخت که تار آلتوو تار باس معمول ترین آنهاست. نمونه هایی از این تارها ساخته شده اند که تجربی و سلیقه ای بوده اند و عمومیت نیافته اند.

تار قفقازی شکل کمی متفاوتی دارد و سیم‌های آن بیشتر است. از لحاظی ساز تار به سه‌ تار نزدیک است. از لحاظ شیوه نوازندگی زخمه عادی در تار به صورت راست از بالا به پایین است ولی در سه‌ تار بالعکس یعنی از پایین به بالا است. همچنین از نظر تعداد پرده‌ها نیز با هم مشابه هستند. وسعت معمول صدای تار نزدیک به سه اکتاو است. نت نویسی در ساز تار با کلید سل خط دوم حامل است.

در نوازندگی تار نیزمانند دیگر سازها از علایمی قراردادی برای انگشت گذاری و ایجاد حالت های خاص استفاده می شود که معمول ترین آنها عبارت اند از:

O = علامت دست باز سیم (صوت مطلق)
˄ = علامت مضراب راست، یعنی زخمه از بالا به طرف پایین نواخته می شود.
˅ =علامت مضراب چپ، یعنی زخمه از پایین به طرف بالا نواخته می شود.
T =علامت اجرای کشش زمان نت با مضراب ریز
+ =علامت اجرا با انگشت شست دست چپ بر روی سیم بم

در نوازندگی تار، کشش زمان کامل نت ها را با مضراب ریز نگه می دارند. نواختن مضراب راست و چپ به صورت پیاپی، مسلسل، مساوی و نسبتا سریع را اصطلاحا « ریز» می گویند.

در انگشت گذاری روی سیم های اول و دوم، شماره یک برای انگشت سبابه ی دست چپ و شماره های ۲و۳و۴ به ترتیب برای استفاده از انگشت های بعدی در نظر گرفته شده اند. این اعداد را بالای نت می گذارند. برای انگشت گذاری روی سیم های دوم و سوم زیر اعداد، و سیم بم بالای اعداد، نیم دایره کوچکی رسم می کنند که استفاده از سیم های نامبرده و انگشت گذاری آنها را یادآور می شود. اصطلاحات بالا دسته (نزدیک به سرپنجه)، وسط دسته و پایین دسته (نزدیک به نقاره) در تار نوازی معمول هستند. تمام علایم مربوط به حالتها و حرکاتی که در تئوری موسیقی مطرح می شود را برای تار هم می توان نوشت و این علایم کاربرد دارند.

شکل ظاهری تار

اجزای تشکیل دهنده تار:

  • پوست

صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوه صدای دیگری برخوردارند.برای پوست معمولا از پوست بره تودلی و یا بزی استفاده می‌ گردد.

  • خرک

خرک معمولا از جنس استخوان به کار رفته در روی دسته و شیطانک به طول تقریبی ۵ و ارتفاع ۲ سانتی متر ساخته می شود که با دو پای کوچک خود روی پوست کاسه قرار می گیرد و سیم ها هر یک جداگانه از درون شیارهای کم عمقی که بر سطح خرک ایجاد شده اند عبور می کنند. برای ثابت ماندن خرک بر روی پوست، تکه های کوتاهی از جنس دستان ها از حلقه های کوچکی که روی خرک ( دو حلقه در طرفین و یک حلقه در وسط) ایجاد شده می گذرند و به سیم گیر که در انتهای بدنه کاسه قرار دارد وصل می شوند.جنس خرک از شاخ بز کوهی است. در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده می‌شود.

  • کاسه طنینی

کاسه طنینی از چوب یک تکه در دو حجم تو خالی تقریبا گلابی شکل- یکی بزرگتر و دیگری کوچکتر- تشکیل شده و یک طرف آنها (دهانه) باز است. قسمت بزرگتر را « کاسه » و قسمت کوچکتر را «نقاره» می گویند. بر روی دهانه های باز کاسه و نقاره پوست می کشند و خرک بر روی پوست کاسه قرار میگیرد. قسمت کاسه ساز تار را بیشتر از کنده کهنه چوب توت می سازند که هرچه این چوب کهنه‌ تر باشد، به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. شکل کاسه تار مانند دو دل به هم چسبیده است و از پشت شبیه به انسان نشسته‌ می باشد.

  • سرپنجه

سر پنجه یا جعبه کوک ( جعبه گوشی ها) جعبه کوچک تو خالی ست که در ابتدای طول دسته قرار گرفته و به تعداد سیم های تار، شش گوشی ( درهرطرف سه گوشی) رود آن قرار دارند. پنجه معمولا از چوب گردو ساخته می ‌شوند

  • دسته

دسته تارازچوبهای سخت، مانند گردو یا توت، به صورت لوله ای تو پر به طول تقریبی ۴۵ تا ۵۰ سانتی‌متر و قطر تقریبی ۴ سانتی متر ساخته می شود که از طرف جلو (محل انگشت گذاری) صاف برش خورده و از طرف پشت نیم دایره است و دستان ها با فواصل معین، روی آن بسته می شوند. در طرفین طول دسته ( سطح رویی) دو رشته نوار از جنس استخوان کار می گذارند که هم به زیبایی دسته کمک می کنند و هم مانع فرسایش چوب در اثرتماس زیاد انگشت ها می شوند. دسته تار از یک طرف به نقاره و از طرف دیگر به سر پنجه تار متصل است.

  • گوشی ها

تار۶ عدد گوشی از جنس چوب، به تعداد سیم های ساز دارد که به صورت میخ درشت سرپهن ساخته می شوند. قسمتی که هنگام کوک کردن، با دست چپ نوازنده به چپ و راست گردانده می شود پهن تراست و بیرون سر پنجه قرار دارد و قسمتی که یک سر سیم به دور آن پیچیده می شود باریک تر است و داخل فضای خالی سرپنجه قرار دارد.

  • شیطانک

قطعه استخوان باریک و کم ارتفاعی به عرض دسته ی تار و به ارتفاع ۲ میلی متراست که بین دسته و سر پنجه قرار گرفته و دارای شیارهای کم عمقی است که سیم ها هر یک از درون یکی از این شیارها می گذرند و به طرف گوشی می روند.

  • دستان ها (پرده ها)

امروزه به طور معمول ۲۸ دستان بر روی دسته ی تار بسته می شوند که جنس آنها از  زه (روده ی تابیده ی چهارپایان) یا نخ نایلون است. هر دستان را در فواصل معین، چهار یا سه دور، دور دسته تار می بندند و آن را گره می زنند، به طوری که گره ها در شیاری که در سطح بالایی طول دسته ایجاد شده قرار بگیرند. محل دستان بر روی دسته ثابت نیست و در دستگاه های مختلف، بعضی دستان ها تا حدی حرکت داده می شوند. سازهای قدیمی معمولا با تعداد ۲۵ پرده ساخته می ‌شده ‌است.

  • سیم گیر

قطعه ای است کوچک از چوب یا استخوان که در انتهای بدنه کاسه نصب شده و دارای شیارهایی است که حلقه تابیده شده یا گره یک سر سیم به آن می افتد.

  • تعداد و جنس سیم ها

سیم‌های ۶ گانه عبارتند از: ۲ سیم سفید (پائین) که همصدا کوک می شوند، ۲ سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (به نام«زیر») و یک سیم زرد (بم) که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک می شوند.

تار ایرانی دارای ۶ سیم از جنس فلز با قطرهای مختلف است که به طورمعمول سیم های اول و دوم (فلزی سفید رنگ) به قطر۲۰% تا ۱۸%، و سیم های سوم و چهارم (زرد ازجنس برنج) به قطر ۲۲% تا ۱۸%، دو به دو با یکدیگر هم صدا کوک می شوند. سیم پنجم و اخوان (فلزی سفید رنگ) با قطر کمترهمصدای سیم های اول و دوم، و سیم ششم سیم بم (فلزی زردرنگ) با قطر ۳۸% یک اکتاو بم تر از سیم های اول و دوم کوک می شوند.

  • کوک کردن سیم ها

کوک دست باز سیم های شش گانه به صورت چهارم پایین رونده و اکتاو می باشد. کوک سیم ها بنابرنیاز نوازنده می تواند تغییر پذیرد. معمولا در اجرای مقام های دوازده گانه ی موسیقی ملی سیم های پنجم و ششم کوک متغیری دارند.

فاصله سیم‌های هم صوت سفید، نسبت به سیم‌های زرد غالباً «چهارم» و سیم‌های سفید نسبت به سیم بم معمولاً فاصله اکتاو یا هشتم را تشکیل می‌دهند (به این ترتیب اگر سیم‌های همصدای سفید را «دو» کوک کنیم، سیم‌های زرد باید غالباً «سل» و سیم بم «دو» یا «ر» کوک شوند). کوک تار در دستگاه‌ها و آوازهای مختلف تغییر می‌کند.

  • مضراب

مضراب قطعه ای است فلزی معمولا از جنس برنج، به طول تقریبی۳تا۴ سانتی مترو نیمی از طول آن که در دست نوازنده جای می گیرد با موم پوشیده شده است.

مراحل ساخت تار

  • کاسه

بهترین و مرغوب ترین چوب جهت ساخت قسمت کاسه تار، چوب توت است که انواع مخلف دارد. سیاه، سفید، نرک که توت سیاه بهترین آنها است.
درخت باید در فصل پاییز موقعی که به اصطلاح درخت به خواب می رود و دیگر شیره و آب در آوندهای آن جریان ندارد بریده و قطع گردد .قطر کنده درخت نباید کمتر از ۴۵ سانتی متر باشد و در موقع برش چوب، ته کنده را ته کاسه قرار می دهند .بعد از برش ، چوب بصورت دو مکعب مستطیل در می آید که قالب آن را بین مکعب ها قرار می دهند و دور آن را علامت گذاری می کنند و با اره مخصوص دوربری آن را انجام می دهند .
برای شکل دادن به سطح بیرونی کاسه ، از تیشه نجاری و مغار استفاده می کنند .برای در آوردن و کندن داخل کاسه تار از وسط کاسه بزرگ با مغار یا تیشه شروع به کندن می کنند و بعد به سراغ کاسه کوچک می روند. کلفتی پیش کاسه برای صدا دهی و نگهداشتن کوک و کلفتی بیخ دسته برای استحکام دسته تار ضروری و حائز اهمیت است.
الگوی مناسب را روی آن پیاده و اجرا می کنند. ابتدا پایه های شاخ را لای گیره قرار می دهند و برش دو سرآن را که شبیه حرف (ع) می باشد، می دهند و بعد به برش محل اتصال بند خرک را بر می گردانند و پایه های آنرا برش می دهند. در انتها نیز کارهایی از قبیل سوراخ کردن، رج انداختن و سمباده زدن پرده را انجام می دهند.

  • دسته

چوب دسته باید از بهترین چوب گردو باشد و به هیچ وجه گره نداشته باشد و راه های آن صاف و کرم نخورده نباشد. بعد از انتخاب چوب، الگوی دسته را روی آن قرار داده و دور آن را دقیق خط کشی می کنند و با  اره فلکه ظریف محل خط کشی شده را می برند.

  • سرپنجه

سر پنجه نیز مانند دسته از چوب گردوی کهنه ساخته می شود و چوب مورد نظرباید عاری از گره و هرگونه کرم خوردگی باشد. بعد از انتخاب چوب و پیاده کردن الگوی مخصوص سر پنجه روی آن ، محل های علامت گذاری شده را بوسیله مته با شماره های مختلف سوراخ می کنند و در آخر به پرداخت جعبه ی سرپنجه می پردازند. برای نصب دسته و سرپنجه نیز از سریشم گرم استفاده می شود و نباید هیچ منفذی بین دو قسمت فوق موجود باشد. در آخر آن را ۲۴ ساعت درون گیره مخصوص قرار می دهند تا خوب چسبیده شوند. بعد از خشک شدن کار آنرا از لای گیره در می آورند و شروع به پرداخت گل سر پنجه، که  دایره ای به قطر ۱۸ میلیمتر است، می کنند دایره را به ۱۶ قسمت مساوی تقسیم و با سوهان سه پهلو به آن فرم مثلثی می دهند، و با سوهان گرد متوسط، مابین ۸ قسمت را فرم نیم بیضی می دهند. در انتها یک خورشید در وسط سر پنجه بوجود می آید.

  • فوفل و استخوان ها

وصل فوفل روی دسته اهمیت خاصی در صدا دهی و خوش خوانی و خوش دستی تار دارد. زیرا تنظیم وصل دسته به کاسه تار که از روی فوفل صورت می گیرد بسیار مهم است. اول فوفل و بعد استخوان ها که از استخوان قلم شتر است چسبیده می شوند. در انتها برای روبراه کردن دسته از چوب ساب و سوهان آج درشت استفاده می کنند تا دسته را از چهارپهلویی، از طرف پشت به نیم گرد تبدیل کنند. برای پرداخت رو دسته از رنده و سمباده بهره می برند. برای وصل دسته به کاسه، ابتدا زبانه دسته را در محل فاق کاسه قرار می دهند، چنانچه پیش کاسه پایین تر قرارگرفته باشد مقداری سرسرپنجه را بالاتر می برند تا خط کش کاملاً به روی سرتاسر فوفل و سرپیش کاسه منطبق شود. سپس اگر پیچ درزی ما بین نقاط فاق و زبانه موجود نبود، به آن چسب می زنند.

  • شیطانک

شیطانک را از بهترین محل شاخ قوچ ماهی انتخاب می کنند. رنگ آن سفید و ورقه ورقه و شکافدار نباشد برای جداکردن آن از شاخ، آن را چند روز در آهک و آب قرار می دهند تا در اثر نفوذ آب آهک، نسوج شاخ  نرم شود. از جاهای مناسب شاخ قوچ کوهی می توان خرک، سیمگیر و شیطانک ساخت. برای اندازه گیری شیطانک بیخ سر پنجه را اندازه می گیرند و مکعب مستطیلی به ابعاد ۷.۱۲.۳۶ میلیمتر می برند و دو شیب عرضی و ارتفاعی در آن ایجاد می کنند تا شیطانک دقیق بر سر استخوانهای رو دسته متصل شود. حال شیطانک را با چسب گرم می چسبانند. در زمان فرم دادن به شیطانک بر روی کار، باید جای سیم ها را روی آن مشخص کرد. معمولا فاصله هر جفت سیم را ۳ میلیمتر  و فاصله جفت اول با جفت دوم در حدود  ۵ میلیمتر در نظر گرفته می شوند.

  • گوشی

کار دیگری که روی دسته تار انجام می شود ۶ گوشی آن است که از چوب گردو ساخته می شود . جای گوشی ها را با وسیله ای به نام قلاویز فراخ می کنند تا گوشی ها در جای خود لق نزنند و کوک را خوب نگه دارند. اندازه قطر گوشی ها را ۸ میلیمتر و ته گوشی ۷ میلمتر در نظر گرفته می شود.

سیم های تار به ترتیب در قسمت راست سر پنجه، سیم اول به گوشی اول، سیم دوم به گوشی دوم و سیم پنجم را به گوشی پایین زیر پنجه می بندند.

به گوشی چهارم در قسمت وسط پر پنجه در نزدیکی استخوان سیم ۶ (سیم بم) بسته می شود. گوشی که نزدیک به بیخ سرپنجه است، سیم سوم و گوشی که در گوشه ی سرپنجه است سیم چهارم را به خود اختصاص داده است.

  • رنگ

برای رنگ کردن سطح تار، ابتدا تمام قسمتهای کاسه و دسته را سوهان می زنند تا ردی باقی نماند، سپس لیسه و سمباده میزنند زیرا صاف بودن زیر کار اثر بسیار نیکویی دارد. برای رنگ تار از رنگ های گیاهی و شیمیایی استفاده می کنند و معروف ترین آنها، بارس گردو است. در مرحله آخر به آن لاک الکل برای براق شدن می زنند، که این کار بسیار دشوار و هنرمندانه است.

  • پوست

پوست تار برای به صدا در آمدن صدای تار است و هیچ چیز دیگر جای آنرا نمی گیرد. پوست تار، از پوست نازک گوسفندهای نارسی است که دز اثر کشتار نابجای گوسفندان آبستن حاصل می شود و پوست بره بهتر از پوست بزغاله مقاومتر است. از پوست گردن که کلفتر است برای کاسه بزرگ که جای مضراب خوری است، استفاده می گردد و بعد از پیاده  کردن الگوی هر دو کاسه بر روی پوست، بوسیله سریشم، اول پوست نقاره و بعد پوست کاسه را می اندازند. سطح پوست هر دو کاسه نباید هیچ چروک خردگی داشته باشد و در زمانیکه پوست کاسه بزرگ هنوز نمدار است، خرک را در جای مناسب خود می چسبانند.

  • سیمگیر

برای ساخت سیمگیر احتیاج به شاخ قوچ کوهی در اندازه ی ۵/۵ سانتی متر به قطر ۶ میلی متر، که باید از کناره های شاخ مذکور انتخاب شود، داریم. ابتدا پشت آن را با چوب ساب صاف می کنند و جای قطور تر شاخ را برای دندانه های جای سیم در نظر می گیرند و الگوی سیمگیر را روی آن پیاده می کنند و با اره معرق کاری آن را می برند و محل دندانه ها را به ۷ قسمت مساوی تقسیم می کنند.حال سیمگیر را در محلی که باید نصب گردد به گونه ای که خط عمود بر دندانه های سیمگیر دقیقاً بر روی خط وسط کاسه قرار گیرد ، قرار می دهند و می چسبانند.

  • خرک

از یک شاخ قوچ کوهی حداکثر می توان ۵ خرک، چند عدد سیمگیر و شیطانک تهیه کرد. برای ساخت خرک ابتدا شاخ را به قطعات طولی ۵/۵ سانتیمتر می برند و از قسمت قطور شاخ مکعب مستطیلی به ابعاد ۲/۱ .۵/۵.۲/۵ سانتیمتر جدا می کنند که با سوهان آج دار آن را صاف و هموار می کنند. بعد از تراشیدن دو لپه ی کار و خشک شدن آنها، با چسب مخصوص اینکار که در اصطلاح سنتی به آن سریشم ماهی می گویند، و از پوست، پارچه و پی حیوانات درست می شوند، می چسبانند. (اگر فاصله ای بین دو لپه باشد ابتدا بوسیله رنده دستی آن را اصلاح می کنند. به قول معروف نباید مولای درزش برود) این همان چیزی است که در ساز سازی مد نظر سازندگان است، با این طرز چسباندن، در صدادهی، انتقال صدا به همه ی نقاط چوب یکنواخت صورت می گیرد و در خوش صدایی ساز تاثیر فراوان دارد.

  • دستان (پرده)

پرده یا دستان در سازهایی چون تار، سه تار، دو تار و تنبور از روده گوسفند تهیه می شود. تعداد آن ۲۵ عدد می باشد و بعضی از نوازندگان تعداد ۲۸ عدد پرده بر روی دسته سازشان می بندند. پرده باید یکدست و یکنواخت باشد و معمولا پرده های ظریف را به پائین دسته و پرده های ضخیم را به بالای دسته می بندند. پرده ها با ترتیب خاصی روی دسته تار بسته می شوند و هر کدام ازآنها معرف صدایی خاص می باشند. بعضی از پرده ها سه رشته ای و بعضی چهار رشته ای بسته می شوند اما قطر آنها نباید کمتر از ۵/۱ میلیمتر باشد.

  • سیم

سیم های تار بوسیله  ۶ رشته نخ به گوشی ها متصل می گردد و از طرف پایین با استفاده گره مخصوصی پس از عبور از روی شیطانک و خرک به سیمگیر متصل میشوند. معمولا نوازنده ها با سلیقه خود ضخامت سیم ها را تعیین می کنند. رایج ترین اندازه ها به این قرارند:

جفت سیم اول ۱۸/۰ یا ۲۰/۰، جفت سیم دوم (زرد) ۲۰/۰ یا ۲۲/۰، سیم پنجم (سفید) ۱۸/۰یا ۲۰/۰ و سیم ششم ۳۵/۰ یا ۴۰/۰ میلیمتر.

هر سیم باید به طور دقیق و بدون تاب خوردگی به سیم گیر وصل شود. ناگفته نماند که ابتدا مقوا یا چرم نازکی را یالای سیم گیر قرار می دهند تا هم بد منظره نباشد و هم اینکه سیمها مچ دست را اذیت نکند.

سازندگان تار

از سازندگان به نام این ساز در دوران قاجار می‌توان از یحیی اول، یحیی دوم، عباس و جعفر صنعت و بعد از آنها به رمضانعلی شاهرخ اشاره کرد. در دوران حاضر نیز از استاد ابراهیم قنبری مهر و رضا ژاله و پژوهشگر سازهای ایرانی استاد تسنیمی نام برد.

نوازندگان تار

این ساز توسط هنرمندان بزرگی چون آقا علی اکبر خان، آقا حسینقلی، میرزاعبدالله، درویش خان، علینقی وزیری، موسی معروفی، نصرالله زرین‌پنجه، علی‌اکبر شهنازی، مرتضی نی‌داوود، عبدالحسین شهنازی، غلامحسین بیگجه‌خانی، لطف‌الله مجد، عطا جنگوک،فریدون حافظی، جلیل شهناز، محمدرضا لطفی، فرهنگ شریف و … نواخته شده است و امروزه توسط اساتید بزرگی چون هوشنگ ظریف، حسین علیزاده، فرخ مظهری، محسن نفر، هوشنگ ظریف، حسین علیزاده، فرخ مظهری، محسن نفر، داریوش طلایی، داود آزاد، کیوان ساکت، داریوش پیرنیاکان، حمید متبسم، ارشد تهماسبی، مجید درخشانی، شهرام میرجلالی، مازیار شاهی، علی قمصری طلایی و … نواخته می شود.

منابع:

https://fa.wikipedia.org

http://saziha.ir

http://sinaghavami.org

چنانکه از فعالیت های داوطلبانه «تبریزآرت» و مطالب منتشر شده در سایت آن بهره می برید و انتشار آزاد این اطلاعات و استمرار این فعالیت ها را مفید می دانید، لطفا در نظر داشته باشید که در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان نیز وجود دارد. کمک های مالی شما حتی در مبالغ بسیار اندک، می توانند کمک موثری برای ما باشند.

حمایت مالی



معصومه کارشناسی طراحی صنعتی است و چند سالی است که در عرصه هنر فعالیت می کند علاقه زیادی به ادبیات و سینما دارد.


دیدگاهتان را بنویسید