« مسافر سرآسیاب» روایتهایی از دوران حیات و شهادت نریمان همتی به قلم داود خدایی، مسئول دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان آذربایجان شرقی، توسط انتشارات صریر و به اهتمام اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان آذربایجان شرقی به چاپ دوم رسید.
به گزارش تبریزآرت، سرپرست حوزه هنری استان گفت: کتاب «مسافر سرآسیاب» خاطرات ۱۳ نفر از اعضای خانواده و همرزمان شهید نریمان همتی، با مقدمهای از رضا قلیزاده علیار به همراه زندگینامه و عکس و اسناد را شامل می شود.
سید مهدی سیدین نیا اظهار داشت: در چاپ دوم این کتاب، چند مورد خاطرات از شهید همتی به کتاب افزونده شده و همچنین کتاب مسافر سرآسیاب در چاپ جدید مورد بازبینی و ویراستاری مجدد قرار گرفته است.
با بیان اینکه این اثر در ۱۵۲ صفحه منتشر شده است، اضافه نمود: کتابهای « محمدمهدی» و « مسافران آسمانی» از دیگر آثار نگارنده «مسافر سرآسیاب» در حوزه ادبیات دفاعمقدس به شمار می رود.
وی ادامه داد: نریمان همتی به سال ۱۳۴۴ در تهران متولد شد. وی دوران ابتدایی را در مدرسه شاپور، راهنمایی را در اروندرود (ابوذر) و سال اول و دوم دبیرستان را در مدرسه اسدآبادی (امامخمینی) میانه خوانده، سپس بهصورت بسیجی راهی جبهه شد و تا آخر نیز بسیجی ماند.
سیدین نیا اظهار داشت: همتی سوم اقتصاد را بهصورت متفرقه امتحان داده، قبول شد. مدتی را در واحد ادوات (تیپ ذوالفقار) بود تا اینکه قبل از عملیات والفجر ۸ به جمع بچههای واحد اطلاعات لشکر عاشورا پیوست. آنجا رشد کرد و متعالی شد. نریمان همتی در منطقه عملیاتی کربلای ۵ مسئول تیم شناسایی بود و سرانجام شب آغاز همین عملیات در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵در منطقهی شلمچه به شهادت رسید.
در بخشی از خاطرات نریمان همتی در این کتاب آمده است: سهراب از من خواست به جایی که نور از آن نقطه میآمد، نگاهی بیندازم. بلند شدم تا بروم جلوتر. شیار نفررویی بود. یکهو نمیدانم از کجا سر و کلهی نگهبان عراقی پیدا شد. نمیتوانید تصورش را هم بکنید. خیلی نزدیکاش بودم. کار دیگری از دستم ساخته نبود. دستم را روی شانهاش گذاشته، گفتم: “لا تخف” (نترس). نگهبان عراقی برگشت سمت سنگرشان. میخواست فرماندهاش را صدا بزند. در همین حین سهراب گفت؛ فرار کن. پا گذاشتیم به فرار. یوسف و سهراب جلوتر از من بودند و من پشت سرشان.